یادداشت | "کلکل فوتبالی" از نگاه روانشناسی و اخلاق
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، پرسپولیسی: ما استقلال نیستیم که نفهمیم اسم تیممون بالاخره دوچرخه سواریه! تاجه! استقلاله!
استقلالی: اون موقع که تیم شما وجود نداشت، استقلال دوچرخهسواران بود، بعد اسم تاج رو گرفت و الآن استقلال، اون شما هستید که نفهمیدید تیمتون پیروزیه یا پرسپولیس
پرسپولیسی: ما استقلال نیستیم که از تلافی دربی رفت و برگشت! اون هم پس از دهپانزده سال! ذوقزده بسیم و چیزی که برای پرسپولیسیها خاطره هست! برای ما بشه افتخار!
استقلالی: اون برای شما افتخاره که خودتون رو کشتید، ما که 6 بار بیشتر از شما بردیم و این کاملاً مصداق تیم شماست.
معنای «کلکل» در فرهنگنامههای فارسی
برای این واژه در فرهنگنامههای فارسی مانند آنندراج، برهان، ناظم الأطباء، دهخدا، معین، عمید و... معانی متعددی بیان شده است که برخی از آنها عبارتاند از: هرزهگویی کردن، سخن بیمعنی و لاطائل، بیهودهگویی، پرگویی، پرحرفی، بحث بیهوده، بحثوجدل.
نظر جوانان دربارة کلکل
گزارشگری نظر چندتا از جوانان را دربارة کلکل پرسیده است(۱)
بهمن احمدی، دانشجوی ادبیات: «در هر موضوعی، هر کسی نظری دارد و میتواند نظرش را بگوید. مشکل وقتی شروع میشود که کسی بخواهد نظرش را به بقیه تحمیل کند. این افراد شروع به کلکل میکنند. به نظر من نباید با این افراد بحث کرد چون هیچ نتیجهای ندارد و اگر هم نتیجهای داشته باشد بددهنی و دعواست.» «احمدرضا ولی پور» کارمند جوان یک شرکت: «باید جواب کسی که کلکل میکند را داد.» اما آیا در این صورت ما هم به کسی مثل او تبدیل نمیشویم؟
«ولی پور» میگوید: «بستگی به موضوع دارد و اینکه آیا نظر شما در این زمینه بر اساس مستندات و دانشی که دارید، درست است یا نه؟ اگر نظرتان صحیح است، باید توانایی دفاع از آن را هم داشته باشید، اگر دیگران کوتاه بیایند، فکر میکنند همه حرفها و فکرها و کارهایشان درست است. به نظر من باید با این گروه بحث کرد و اگر حرفشان نادرست بود نادرستی آن را با دلیل نشان داد، اگر هم اعتراف نکنند که حرف شما درست است، حداقل میفهمند نمیتوانند همهجا حرفشان را آنطور که میخواهند پیش ببرند یا دستکم، خودشان میفهمند که اشتباه کردهاند.»
«امید فرخ نیا، از جوانهایی است که کلکل میکند، میگوید: «کلکل کردن، عرضه و جسارت میخواهد. بدون این دو کسی نمیتواند کلکل کند. کلکل، کار هر کسی نیست و قدرت و مهارت خاص خودش را میطلبد. اینکه درهرحال کم نیاوری، اینکه اگر هم حرفت را نقض کردند، همچنان روی حرفت بمانی مهم است.» به نظر او «حرف مرد یکی است» یکی از بهترین مثلهای دنیاست.
«آرزو جواهری»، موافق کلکلهای دوستانه است به شرطی که حد و حدود رعایت شود: «موقع دیدن مسابقات یا درس خواندن، کلکل، بد نیست به شرط آنکه دوستانه باشد و حدود آن مشخص باشد، یعنی اینکه در نهایت چه تیم یا چه شخصی برنده میشود آنقدر اهمیت نداشته باشد که دوستیها را به هم بزند یا موجب دعوا شود.
«هویت هواداری» عامل تفاوت افراد در کلکل کردن
عوامل متعددی در کار است که باعث میشوند هواداران فوتبال از نظر میزان و شدت کلکلیدن با هم متفاوت باشند؛ عواملی مانند جنسیت، سن، میزان فراغت، طبع و مزاج، گسترة اطلاعات فوتبالی و... در این میان عامل «هویت هواداری» برجستگی بیشتری دارد. منظور از هویت هوادار، تعهد و درگیری احساسی فرد نسبت به یک بازیکن، تیم یا سازمان ورزشی است. از این نظر میتوان هواداران را به سه دسته یا سه سطح تقسیم کرد: دستة اول که پایینترین سطح است «هواداران اجتماعی» هستند که یک رویداد ورزشی برای آنها صرفاً جنبة سرگرمی دارد و چندان نگران نتیجة بازی نیستند. سطح بعدی «هواداران متمرکز» هستند که میتوان آنها را هواداران نیمه متعصب نامید که از یک بازیکن یا تیم هواداری میکنند؛ اما این هواداری مدت زمان زیادی طول نمیکشد و با نتیجه گرفتن تیم یا بازیکن دلبستگی خود را نسبت به آن تغییر میدهند (خود نگارنده جزء این دسته است). دستة سوم هواداران همیشگی یا بسیار متعصباند که برای مدت طولانی دلبستگی و رابطة احساسی شدیدی به بازیکن یا تیم مورد علاقة خود دارند. (۲)
هواداران جدی فوتبال چرا کلکل میکند؟
انگیزة هواداران فوتبال از کلکل کردن، جدای از انگیزة آنها از حضور در ورزشگاه نیست.
برخی از پژوهشگران انگیزة متعددی را برشمردهاند که سبب میشوند بسیاری از هواداران هر تیم به ورزشگاه بروند؛ برخی از آن انگیزهها عبارتاند از اجتماعی شدن، احساس عزت نفس، هیجان خواهی، گریز از روزمرگی، سرگرمی، پیروزی نیابتی. (۳)
اجتماعی شدن
یکی از انگیزههای کلکل کردن هواداران تیمهای گوناگون اجتماعی شدن است؛ به این معنا که جر و بحث فوتبالی به فرصتی برای تعامل و گفتگو با دیگران تبدیل میشود. صحبت کردن پیرامون بازیکنان و تیمها و سرنوشت بازی آنها و عملکرد آنها در گذشته و حال و پیشبینی نتیجة بازی و... همه موضوعاتی هستند که بهراحتی میتوان با هر کدام از آنها سر صحبت را با یک نفر باز کرد و ادامه داد. هر کدام از ما به تجربه دیدهایم که گاهی در محفلی چندنفری همه نشستهاند و با موبایلهایشان ور میروند یا هر یک در عالم خودش است و چهبسا هیچ حرف دلخواه مشترکی نداشته باشند و این سکوت و بیگانگی فضایی آزاردهنده را ایجاد کرده است؛ مخصوصاً وقتیکه آن افراد تازه با هم آشنا شدهاند یا کمتر همدیگر را میشناسند؛ در این موقعیت کافی است یک نفر یک جمله دربارة یک تیم یا یک بازی بگوید، اینجاست که بلافاصله دیگران هم وارد بحث میشوند و فضای مجلس عوض میشود و تعامل و ارتباطی بین این افراد شکل میگیرد که در ضمن آن افراد بهصورت مستقیم و غیرمستقیم اطلاعاتی دربارة همدیگر به دست میآورند و چهبسا همان گفتگوها سبب ایجاد دوستیهایی پایداری بین برخی از آنها بشود؛ نتیجه آنکه نیاز افراد به تعامل و گفتگو با دیگران یکی از زمینههایی است که کلکل فوتبالی میتواند آن را تأمین کند.
احساس عزت نفس
یکی دیگر از انگیزههای کلکلهای فوتبالی نیاز افراد به احساس عزت نفس است. یکی از راههایی که افراد از طریق آن احساس عزت نفس میکنند، ابراز کردن و به رخ کشیدن موفقیتها و برتریها خود است؛ ولی مشکل اینجاست که بسیاری از افراد موفقیت و برتری چشمگیری برای خود در مقایسه با دیگر افراد حاضر در یک جمع نمیشناسند؛ اینجاست که کلکل کردن میتواند به کمک آنها بیاید؛ زیرا کلکل کردن فرصتی را فراهم میکند که او افتخارات و موفقیتهای تیم یا بازیکن محبوب خود را ابراز کند و به رخ بکشد. موفقیتهایی که از یک سو گویی خود فرد آنها را به دست آورده؛ زیرا افراد با تیمهای محبوب خود احساس یگانگی میکنند و از سوی دیگر این موفقیتها مشهود و اثباتشده هستند؛ درنتیجه چهبسا فردی در یک جمع با اینکه از نظر جنبههای دیگر مثل سن، ثروت، شهرت، اعتبار اجتماعی، قدرت بدنی، زیبایی و... از بقیه پایین ترست؛ ولی چون تیمش در آن ایام نتایج و موفقیتهای چشمگیرتری نسبت به تیم موردحمایت سایر افراد جمع به دست آورده، احساس عزت نفس بیشتری بکند و احساس خودکمتربینیای را که تا چند دقیقه پیش حس میکرد، با کلکل کردن جبران شود و نسبت به آنها احساس برتری کند و از این طریق به لحاظ روانی احساس رضایت خاطر کند.
هیجان خواهی
هیجان خواهی یکی دیگر از انگیزههای کلکل کردن است. هیجان یا عاطفه، احساسی است که عمدتاً در قالبهایی مانند ترس، خشم، اندوه، شادمانی و لذت، عشق، شگفتی، نفرت و شرم، بروز پیدا میکند. منظور از هیجان خواهی نوعی نیاز به احساسات و تجربیات جدید، گوناگون و پیچیده است. (۴) هیجان خواهی را در آغاز آیزنک (Eysenck، ۱۹۷۸) بهعنوان یکی از ویژگیهای شخصیتی برونگرایان مطرح کرد. افراد دارای هیجان خواهی بالا از وظایف تکراری روزمره خسته میشوند و برای افزایش انگیزش خود، در پی تجارب هیجانی هستند. (۵) کلکل کردن این نیاز را در افراد بهویژه نوجوانان و جوانان ارضا میکند.
وقتی فرد دربارة تیم و بازیکنان موردعلاقهاش با دیگران صحبت میکند، مجموعهای از هیجانات را بهصورت پیدرپی یا رفت و برگشتی تجربه میکند، گاهی خوشحال میشود چون حریفش جلوی او کم آورده، گاهی ناراحت میشود، چون خودش کم آورده، به کسانی که به او در کلکل کمک میکنند، احساس محبت میکند و به کسانی که مقابل او هستند و جوابش را میدهند، احساس خشم و نفرت میکند و... و این تجربههای متفاوت و متنوع در مدت زمانی که ممکن است از چند دقیقه تا چند ساعت طول بکشد، هیجانطلبی او را سیراب میکند؛ گویی که او سوار قایقی در رودخانهای خروشان است که بهسرعت پیش میرود و امواج متلاطم آب، پیوسته او را به چپ و راست و بالا و پایین میکشند و میبرند و اوج میدهند و فرو میکشند و او سرشار از لذت ناشی از تجربة احساسهای متفاوت و درهم تنیدة برآمده از این گفتگوی داغ میشود. در افراد بزرگسال نیز این کار سبب میشود که برای مدتی از کارهای تکراری و ملالآور هر روزه بیرون آیند و فارغ از همة دغدغهها و ناکامیها و پریشانیها، غرق در گفتگویی پرحرارت شوند و همه چیز را فراموش کنند؛ حتی چکی را که باید فردا پاس کنند؛ ولی حسابشان خالی است.
سرگرمی
یکی دیگر از انگیزههای بحثوجدلهای فوتبال دوستان، سرگرمی است. ما در روزگاری زندگی میکنیم که وقت آزاد زیادی داریم. در گذشته فرد صبح سر کار که میرفت شب برمیگشت و معمولاً هم کارها بهگونهای بود که نیاز به فعالیت جسمانی زیادی داشت؛ علاوه بر اینکه خود آن کار نیز زمان زیادی میگرفت؛ برای مثال شغلهایی مثل کشاورزی و دامداری. شب نیز فرد خسته و کوفته باید زود میخوابید چون صبح زود باید بیدار میشد و کارش را شروع میکرد؛ این وضعیت برای کودکان و نوجوانان نیز که بیش از امروز در کارهای خانه و اقتصاد خانواده مشارکت داشتند، وجود داشت؛ اما ماشینی شدن زندگی و ورود ابزارهای پرسرعت برای انجام کارها سبب شده است که وقت فراغت آدمها زیاد باشد؛ بهگونهای که بسیاری از اوقات نمیدانند چگونه آن را پر کنند؛ لذا یکی از مشکلات امروز انسانها بیحوصلگی است؛ در چنین شرایطی است که در بسیاری از اوقات افراد برای پر کردن وقت خالی و فرار از بیحوصلگی تصمیم میگیرند که با هم بر سر موضوعی کلنجار بروند تا وقت بگذرد و چه موضوعی بهتر از فوتبال.
پیروزی نیابتی
یکی از انگیزههای کلکل کردنهای فوتبالی شرح و بسط پیروزیهایی نیابتی است که فرد آنها را با پیروزی تیمش به دست آورده است. منظور از پیروزی نیابتی چیست؟ انسانها در زندگیشان اهدافی دارد و برای رسیدن به آنها باید بر موانعی غلبه کنند و از چالشهایی عبور کنند؛ همچنین غالب افراد در اطراف خود کسانی را دارند که آنها را رقیب خود میدانند و دائماً خود را با آنها مقایسه میکنند و بهنوعی در صدد جلو افتادن از آنها هستند؛ از برادر و خواهر گرفته تا باجناغ و پسرعمو و دخترخاله و همکار و... اما مشکل اینجاست که در بسیاری از اوقات افراد در رسیدن به این اهداف و شکست دادن رقبا ناکام میشوند. انتخاب تیم و افرادی بهعنوان تیم و بازیکنان محبوب «خود» راهی است برای تلاش و جنگیدن نیابتی؛ به این معنا که گویی فرد آنها را از سوی خود به میدان مبارزه میفرستد و از آن پس موفقیت آنها را موفقیت خود و شکست آنها را شکست خود میداند؛ لذا اگر در کلکلهای دوستان عزیز فوتبالی دقت کنید میبینید که در تعابیرشان غالباً نمیگویند: «تیم ما برد» بلکه میگویند «بردیم» گویی او خود جزء بازیکنان یا حداقل کادر فنی تیم است؛ لذا وقتی تیم او میبرد، گویی آن تیم به نیابت از او تلاش کردهاند و جنگیدهاند و با پیروزی خود همة شکستهای او را در سایر زمینهها پوشش دادهاند و جبران کردهاند و این موفقیت بهنوعی تکیهگاه روانی فرد میشود و او در دل با خود میگوید درست است در فلان زمینة زندگی (مثلاً تحصیل، کار، ازدواج و...) شکست خوردهام؛ اما در عوض در این میدان پیروز شدهام (گفتیم که او پیروزی تیمش را پیروزی خود میداند).
کلکل کردن از نظر اخلاقی خوب یا بد؟
در یک تقسیمبندی میتوان جروبحثهای فوتبالی را به دو دستة نرم و سخت تقسیم کرد. کلکلهای ملایم آن دسته از چنین گفتگوهایی است که بیشتر جنبة شوخی و تفریح دارد و با گناهانی مثل دروغ و غیبت و تهمت و توهین و تمسخر و فحش و تکبر و... آلوده نمیشود. کلکلهای تند آن دست از بحثوجدلهای فوتبالی است که افراد دیگر آن را جدی میگیرند و کار بالا میگیرد و پای گناهان فوق به آن گفتگوها باز میشود و افراد از هم دلخور میشوند و گاهی حتی دستبهیقه میشوند و در شکل حادش بهصورت وندالیسم در میآید که به خراب کردن اتوبوسهای واحد و شکستن شیشههای بانکها و آتش زدن سطلهای زباله و وارونه کردن ماشینهای شهروندان و... میانجامد.
دربارة نوع اول یعنی کلکل ملایم میتوان گفت که مصداق مطایبه و مداعبه به معنای شوخی کردن و خنداندن همدیگر درچارچوب اخلاق است که در روایت ما مجاز شمرده شده است و حتی به آن تشویق شدهایم؛ برای نمونه امام صادق علیه السلام از یونس شیبانی پرسید:
با یکدیگر شوخی (مداعبه) هم میکنید؟ عرض کردم: کم. فرمود: اینگونه نباشید؛ زیرا شوخی از خوشخویی است و تو بدان وسیله برادرت را شاد میسازی رسول خدا صلی الله علیه و آله برای اینکه کسی را شاد کند، با او شوخی میکرد (۶)؛ اما نوع دوم از نگاه اخلاق اسلامی قطعاً مردود است؛ دلیل آن هم همة دلایلی است که ما را از گناهان یادشده نهی کرده است؛ گیرم که این نوع کلکل هم تا حدودی آثار مثبتی هم داشته باشد؛ مثل ارضای نیازهایی مانند عزت نفس، هیجان خواهی، موفقیت و... اما قرار نیست که هر چیز دلخواهی از هر راهی به دست آورده شود؛ بله شراب و قمار هم ممکن است منافعی داشته باشند؛ ولی به تعبیر قرآن کریم زیانشان بیش از نفعشان است (وَإِثْمُهُمَا أَکبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا، بقره: ۲۱۹) و این نیازها را میتوان و باید از راههای مثبت و مشروعی تأمین کرد و از طرفی هیچچیز ارزش آن را ندارد که فرد آخرتش را به آن بفروشد.
از این گذشته، وقتی کلکلها جدی گرفته بشوند و حریمهای اخلاقی شکسته شوند، آن آثار محدود روانشناختی را هم چهبسا دیگر نداشته باشد بلکه برعکس اثر وارونه داشته باشد؛ برای مثال تصور کنید کسی عزت نفس خود را بر پایة پیروزیها و افتخارات تیمش بنا کند، حال اگر تیمش شکست خورد چه اتفاقی برای او میافتد؟ بنده خود دیدهام افرادی را که در چنین موقعیتهایی حتی خجالت میکشیدهاند از خانه بیرون بروند یا با دوستان و افراد فامیل مواجه بشوند؛ از ترس سرزنشها و تمسخرهای آنها؛ سرزنشها و تمسخرهایی که خود او نیز در شرایط مشابه حوالة آنها کرده است؛ همینطور کسی که بهجای تکیه بر تواناییها و موفقیتهای خودش، در پی جبران ناکامیهایش با بردهای فلان تیم فوتبال باشد و...؛ بنابراین کلکلهای فوتبالی همانقدر که میتوانند سبب خوش شدن وقت فرد شوند، در صورت عدم مراقبتهای اخلاقی میتوانند بیش از آن مایة سقوط او شوند./۸۴۱/ی۷۰۱/س
حجت الاسلام محمدرضا آتشین صدف، نویسنده و پژوهشگر حوزوی
پی نوشت
(۱) عبادی، آنا؛ «کلکل یعنی قدم زدن روی اعصاب دیگران»، روزنامه ایران، شماره 5385، 20/3/92، ص 12.
(۲) دهقان قهفرخی، امین و دیگران؛ «بررسی انگیزههای حضور هواداران بازیهای تیم ملی فوتبال ایران»، دوره 2، شماره 6، پاییز 1389، ص 154-155، (با حذف ارجاعات درونمتنی).
(۳) همان، ص 155.
(۴) محسنی، سحر و دیگران، «رابطه بین هیجان خواهی و سبکهای هویت با رفتارهای پرخطر نوجوانان (کانون هلال احمر زاهدان)»، توسعه پرستاری در سلامت، دوره هشتم، شماره ۱، بهار و تابستان 1396، ص ۴۸ (با حذف ارجاعات درونمتنی).
(۵) شریعتمدار، آسیه و دیگران؛ «مقایسه هیجان خواهی و کفایت اجتماعی دختران ساکن مراکز شبانهروزی بهزیستی با دختران تحت سرپرستی خانواده»، فرهنگ مشاوره و رواندرمانی، دوره 5، شماره 20، زمستان 1393، ص ۹۷ (با حذف ارجاعات درونمتنی).
(۶) کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی أکبر غفاری، ج ۲، چاپ چهارم، تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1365، ص 663.